به دنیا آمدن شما دختر گلم
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
من اومدم. بعد یه زایمان خیلی نفسگیر. حالم خدارو شکر خوبه و شما النای مامان خیلی خوب و ماهی.
زایمانم یازده روز پیش بود و هم درد زایمان طبیعی رو کشیدم و هم سزارین شدم . سزارین اورژانسی چون شما یهو تو شیکم مامان مدفوع کردی!
از خاطره بد زایمان طبیعی و .. که بگذریم، وقتی دیدمت دنیام روشن شد. دیگه هیچ ناراحتی ای نداشتم. بعد بیمارستان اومدم خونه خودم و از خاطرات پر از گریه ی چند روز اول نمیخوام واست تعریف کنم چون نمیخوام دنیا و آدمای دور و برت رو از دید من بشناسی. ولی همینو بدون که بالاخره تونستم واست مادری کنم و خودم از پس کارات بربیام، (برخلاف تصور و اعتقاد راسخ دیگران!!)
الان تو آروم کنارم خوابیدی و هر لحظه بیشتر از لحظه قبل عاشقت میشم و از مادری کردن واست لذت میبرم. وقتی بغلت میکنم تا آروغت رو بگیرم و تو با تمام وجود منو می چسبی و تو بغلم آروم میگیری، بهترین حس دنیا رو دارم.
نمیدونم کدوممون محتاج تریم؟ تو به من یا من به تو؟! قربون نفس کشیدنت برم. مرسی که سالم به دنیا اومدی و برای زندگی جنگیدی. من به تو افتحار میکنم. ایشالله همیشه سالم باشی و سایه منو بابات روی سرت باشه. خدایا مرسی که هوامو داشتی و دخترمو به خودت میسپارم.
قربون دختر گلم برم بوس بوس بوس