رنگین کمان زندگی ما

سه ماهگی تو و روز مادر

سلام عزیزدل مامان الهی مامان فدات بشه که روز به روز دوست داشتنی تر میشی. فردا روز مادره و من ام امسال مامانم و اینو مدیون توام. تو دختر نازم که منو قابل دونستی و دخترم شدی. مرسی دخترم مرسی که لذت به این بزرگی رو به من هدیه دادی.😘😘😘😘😘😘😘   چهار روز پبش سه ماهه شدی. الان وسط اتاق خوابیدی و داری دستاتو میخوری، هر از گاهیم با رومبلی ها صحبت میکنی. الان دیگه هر چی میگم رو آهنگشو تکرار میکنی و بسیار سعی داری حرف بزنی. حالت چهره مو تقلید میکنی و چند روزه داری سعی میکنی غلت بزنی. همه اینا فوق العاده شیرینه خیلییییی. خدایا شکرت شکرت شکرت.   از صمیم قلب آرزو میکنم خدا سایه ی همه مادر ها رو بالای سر بچه شون مخصوصا بچه های کوچیک نگه د...
10 فروردين 1395

چهل و یک روزگی

سلام دختر گل مامان   امروز چهل و یک روزته. فشار شیر مامان زیاد بود و تو جیغ زدی و نخوردی  و اونقد گریه کردی تا خوابت برد. حالام من نشستم کنارت و دارم گریه میکنم ، آخه از گشنگی خوابت برد. الهی مامان واست بمیره که اینقدر معصومانه خوابیدی. دختر قشنگم خیلیییی خیلییی دوست دارم. دارم مقاومت میکنم که سراغ شیرخشک نرم ولی واقعا نمیدونم چقدر دیگه میتونم گریه هاتو تحمل کنم. ولی در هر صورت بدون خیلی دوست دارم. امیدوارم خدا بهم قدرت بده تا بتونم منطقی برخورد کنم و اینقدر با گریه هات جیگرم آتیش نگیره.      عاشقتم دخترم بوووووس ...
17 بهمن 1394

به دنیا آمدن شما دختر گلم

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.  من اومدم. بعد یه زایمان خیلی نفسگیر. حالم خدارو شکر خوبه و شما النای مامان خیلی خوب و ماهی.  زایمانم یازده روز پیش بود و هم درد زایمان طبیعی رو کشیدم و هم سزارین شدم . سزارین اورژانسی چون شما یهو تو شیکم مامان مدفوع کردی!   از خاطره بد زایمان طبیعی و .. که بگذریم، وقتی دیدمت دنیام روشن شد. دیگه  هیچ ناراحتی ای نداشتم. بعد بیمارستان اومدم خونه خودم و از خاطرات پر از گریه ی چند روز اول نمیخوام واست تعریف کنم چون نمیخوام دنیا و آدمای دور و برت رو از دید من بشناسی. ولی همینو بدون که بالاخره تونستم واست مادری کنم و خودم  از پس کارات بربیام...
17 دی 1394

هفته چهل ام!!

سلام قربونت برم الهی. النای خوشگلم .    چند هفته بود نبودم و تنها علتش اینه که کلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی کار انجام دادم. تمام کارای توی اون لیست به اضافه کلیییییییییییی کارای دیگه.   خونه رو هم تمیز  کردم و برق انداختم و دیگه زدم تو کار تغییر دکوراسیون!!   حتی توی منقل اسفندی اسفند ریختم  که با قرآن بزارم دم در خونه که ایشالله وقتی به سلامتی شما رو آوردیم خونه از زیر قرآن ردت کنمو و واست اسفند دود کنم. یعنی تا این حد آماده ام!!!   دیگه هر هفته که میرم کلاس همه به جای جواب سلام میگن وااااااااااا تو هنوز نزاییدی !!!   خلاصه اینکه حسابی ک...
1 دی 1394

آدمای پررو و انگل!!

سلام دختر گلم! خوبی فدات بشم؟   آآآه ه ...مامانی امروز زیاد شارژ نیست . از صبح بخاطر یه چیزایی اعصابم قر و قاطیه و خیلی ناراحتم چون من حق ندارم ناراحت باشمو اعصابم خورد باشه، چون اینجوری تو هم ناراحت میشی.   ولی خب چیکار کنم؟ وقتی اعصابم خورده که با انکار کردنش چیزی حل نمیشه. واسه همین فکر میکنم بهترین کار اینه که درمورد احساسم بنویسم و بطور منطقی موضوع رو حل کنم.    آآآآخ دخترم..از دست بعضی از این آدما چیکار کنم؟؟؟ چرا بعضیا اینقدر آزاردهنده و انگل اند؟ ؟ آدم باید با این انگلها چیکار کنه؟ اگه خیلی بهش نزدیک باشن ونشه کاملاً حذفشون کرد باید چیکار کرد؟   آدمای انگل آدمایی اند که همش ازت...
12 آبان 1394

لالایی

سلاااااااااااااااام قربونت برم    چطوری دختر ماه و شیطونم؟   الهی قربونت برم که شکم مامانو چپ و چوله کردی با این کش و قوسهای با قدرتت. مرسی دخترم که داری سعی میکنی پوزیشن درستتو واسه به دنیا اومدن پیدا کنی. مامان از تلاشهای بی وقفه ی شبانه روزی شما بسیار سپاسگزاره فدات بشم    بالاخره تونستم یه آهنگی پیدا کنم که توش احساس من نسبت به توئه و خیلی قشنگه و میخوام واسه لالاییت انتخابش کنم.    اینم متن آهنگ MAKE YOU FEEL MY LOVE از ADEL .    When the rain is blowing in your face And the whole world is on your case I could offer you a w...
9 آبان 1394

کارهای باقیمانده توی ایندو ماه و نیم تا به دنیا آمدن تو دخترنازم

سلاااام مامانی. دختر گلم. عشق مامان حالت چطوره؟ روز به روز جات تو شیکمم تنگتر میشه و تو بیشتر و عمیقتر کش میای، گاهی حس میکنم داری دنبال یه راهی میگردی که پاتو از تو شیکمم بیاری بیرون و یکم درازش کنی! شرمنده دخترم ولی هر دو مون باید یکم دیگه تحمل کنیم. منم مثه تو واقعا دلم میخواد بیای بیرون ، هرچند میدونم بعداً بارها بارها دلم واسه ایام خوش بارداری و این وول خوردنهای تو توی شیکمم تنگ میشه.  عزیز دل مامان همینکه کنارمی و منو بعنوان مامان ات انتخاب کردی برام یه دنیا شادی داره. عاشقتم هزارتا. هزارتااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا   یه سری کارهایی هست که باید تا قبل از پایان ماه نه و البته ترجیحاً تا ...
2 آبان 1394

خلاصه آنچه که در هفده هفته اول بارداری گذشت!

سلاااااااام عشق مامان    حالت چطوره دختر خوشگلم؟ این خاطره ای که امروز دارم برات به اشتراک میذارم خلاصه هفده هفته اوله که اون موقع ها نوشتم. راستش  ویار خیلی بدی داشتم و این باعث شد که بیشتر روزها یه جا دراز کشیده باشم یا خواب باشم. در مورد ویار هم مفصل برات صحبت خواهم کرد (در پست های بعدی). حالا این خاطره.    7 مرداد 94      دو سه ماه گذشته علی رغم لحظات خوبش ولی بطور کلی بهم سخت گذشت. خیلی حالم بد بود و همش استفراغ و حالت تهوع و ضعف بینهایت شدید و بی اشتهایی. احساس میکردم همه غذاها بوی گند گربه مرده میده و در حالیکه داشتم از گرسنگی میمردم اما اگه یه قاشق غذا نزدیک بینی ...
28 مهر 1394

خاطره ی بی بی چک مثبت !!!!

   دختر ماهم، عزیز دل مامان،   توی چند ماه گذشته چندبار خاطره بارداریمو واسه خودم یه جایی یواشکی نوشتم. میخوام اونا رو با تو قسمت کنم. حتما وقتی خودت توی این شرایط قرار بگیری( البته اگه دلت خواست ازدواج کنی یا بچه دار بشی) یا در هر حال دیگه، فکر کنم واست جالب باشه که ببینی مامان اونموقع که توی این شرایط بوده چه حسی داشته! آخه میدونی همیشه مامانا جز آدم خیلی بزرگان و تصور اینکه یه روزی مامان آدم دقیقاً همون سن و شرایط آدمو داشته جالبه. خاطراتمو با کمال میل باهات به اشتراک میزارم . این اولین خاطره ست.     چند وقتی بود که حالتهای پیش از قاعدگی رو داشتم ولی زودتر از زمان مورد انتظارم. فکر میکردم مربوط...
26 مهر 1394